معرفی استان
نگاهی به موقعیت بزرگترین استان کشور
استان کرمان با ۱۸۳۲۸۵ کیلومتر مربع وسعت بیش از ۱۵/۱۱ درصد از مساحت کشور را داراست. استان کرمان از شمال به استانهای خراسان جنوبی و یزد، از جنوب به استان هرمزگان، از خاور به استان سیستانو بلوچستان و از باختر به استان فارس محدود است.
استان کرمان، با برخورداری از:
– نیروی جوان بهعنوان پشتوانهی تلاشهای گوناگون اقتصادی، فرهنگی و…
– پهناوری زیاد و دارابودن زمینهای حاصلخیز بهویژه در جنوب استان و هند کوچک ایران(جیرفت).
– وجود معادن غنی و ارزشمند که برخی در جهان مطرح هستند مانند: مس سرچشمه، فولاد گل گهر، ذغالسنگ زرند و راور و کوهبنان، مس میدوک و راور انواع سنگهای زینتی و ساختمانی، تا آنجا که استان کرمان را بهشت معدنکاران نامیده اند.
– وجود صنایع ارزشمندی چون صنایع مس باهنر، خودروسازی کرمان، لاستیک بارز، کارخانههای سیمان کرمان و ممتازان و…
– وجود صنایع دستی ارزشمندی چون قالی، پته، به ویژه قالی گره دارکمان بالای راور- گلیم و… آنطور که بازار جهانی دارند.
– وجود تولیدات ارزشمند کشاورزی مانند پسته رفسنجان، خرما و مرکبات بم، جیرفت و شهداد.
– وجود ۲۵درصد باغهای کشور در این استان و نیز تولیدات یگانه و منحصر به فرد فرآورده هایی چون خرما و مرکبات بم، پستهی رفسنجان، تولیدات جالیزی و مرکبات جیرفت و …
– آثار طبیعی بکر و فضاهای مناسب گردشگری مانند دامنههای هزار – لاله زار– خَبْر، روچون و…
– آثار باستانی کهن مانند ارگ بم، قلعه دختر کرمان، تپه یحیی بافت، کنارصندل جیرفت و…
– آثار طبیعی مانند کلوتها یا شهر افسانهای شنی در کویر شهداد
– آثار تاریخی و دیدنی چون آستانهی شاهنعمتاله ولی، باغ شازده، مسجد جامع، گنبد جبلیه، قلعه قهقهه راور، بادگیر چپقی سیرجان، خانه حاج آقا علی رفسنجان و…
نام آورانی چون خواجو شاعر بلند پایه، شاه نعمت اله ولی عارف نامی و …
– دانشگاههایی چون شهیدباهنر، پزشکی افضلی پور، تحصیلات تکمیلی علوم تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی و … که استان کرمان را به عنوان یکی از قطب هایی درآورده از چنان جایگاه شایستهای بهره برده است که میتوان به فردای روشن آن امیدوار بود.
کرمان امروز
در راستای روشنای اندیشه و سخت کوشی مردمی که آن را از نیاکان خود برگرفته اند و نیز جایگاه بایسته ای که در اختیار آنان قرار گرفته و دلسوزانی که کرمان را پایگاه اقتصاد مقاومتی ساختند و غمکده هایی چون قلعه گنج را به «گنج خانه ارباب بضایع» تبدیل کردند، راه خود را بهخوبی شناخته و با گامهایی استوار و همّتی به بلندای روزگار، میروند تا افتخارات گذشته را، بهگونهای پرفروغتر تکرار کنند و بزرگی این دیار را بر پیشانی تاریخ نقش زنند. کرمان امروز با بهرهگیری از امکانات گسترده کشاورزی شامل پسته(طلای سبز)، موقعیت بایسته و زمینهای حاصلخیز کهنوج و جیرفت (هند ایران)، خرما و مرکبات مرغوب بم و دیگر تولیدات این استان که در نوع خود بی مانند است، و نیز با واحدهای تولیدی ارزشمندی چون صنایع مس باهنر، لاستیک بارز، خودروسازی بم و کارخانجات متعدد، همچنین پشتوانهی ارزشمند مس سرچشمه، فولاد گلگهر، زغالسنگ زرند، مس میدوک، انواع سنگهای قیمتی و کرومیت اسفندقه و نیز فرودگاههای متعدد درشهرهای کرمان ، سیرجان، بم، رفسنجان و جیرفت، راهآهن و راههای مناسب ارتباطی و صدها اثر تاریخی، باستانی، فرهنگی و گردشگری که این استان را از جهت کمّیت و کیفیت آثار یاد شده در شمار استانهای کشور، برجسته نمودهاست و در جای خود به آنها پرداخته خواهد شد و نیزآثار هنری ارزشمندی چون قالی، پته، گلیم، معرق، قلمزنی و چندین اثر هنری و اقتصادی دیگر را عرضه میکند- افق روشنی از پیشرفت و ترقی فراروی همگان گشوده و تصویر زیبایی از دیاری آباد و شایسته را ارائه داده است.
کرمان دیروز
باری، کرمان در گذر روزگاران، نه تنها از عمری به درازای تاریخ برخوردار است، بلکه در کنار این کمیت، از نظر کیفیت نیز گفتنیهای بسیار دارد. زیرا اگر چه سختی های بسیاری بر این دیار گذشته، با این همه کرمان در رهگذر فرزانگی مردمی پرتلاش و سازنده، از سختیها نردبانی ساخته و تا فراز چشمهی خورشید پیش رفتند آنگونه که تا هرکجا در کوچههای تاریخ پیش میرویم، چهرهی کرمان را روشن و پرفروغ میبینیم به ویژه در زمینهی فرهنگی، سازندگی، اقتصاد و تولید و بازرگانی، یعنی همان مقولههایی که موجب شد تا این سرزمین «دیار کریمان» و «کارمان» یعنی خطهی مردمانی پرکار، سازنده و سلحشور لقب گیرد. شهری برسر راه ابریشم و برخوردار از تاریخ کهن، آنگونه که آنرا به «کرمان بن هیتال بن فلوح بن نوح» نیز نسبت دادهاند و نامآوری چون فردوسی به آن اشاره کردهاست:
چو یک چند بگذشت بر هفتواد مرآن حصن را نام کرمان نهاد
با این همه اگر زمینهی رونق اقتصادی، در ابعاد گوناگون وجود نمیداشت، بیتردید چنین نامی برای کرمان منظور نمیشد. وجود ارگ بم نیز دلیلی بر این مدعاست. بهعبارت دیگر، رونق اقتصادی در سایهی تلاش و پویایی مردم این دیار از یکسو و فقر و تنگدستی اقوام همجوار از طرف دیگر، موجب شد تا آنان هر از چندگاه یکبار، به این جماعت یورش برده و اموال آنان را بهغارت برند. به این دلیل قلعه بم ساخته شد، تا در اینگونه موارد، پناهگاهی برای جان و مال مردم باشد.به جز این، مردم کرمان هزاران سال پیش، به مدد تفکّر و اندیشه و کوشش و تلاشی وصفناپذیر، خود را در پهنه تاریخ مطرح کردند. کشفیات اخیر جیرفت، دلیل دیگر این ادعاست، زیرا بخشی از راز و رمزهای کشفشده، نه تنها پیشینهی ده هزار سالهی تمدن این کهن سرزمین را نشان میدهد، بلکه با کشف دهها شی ارزشمند، و نیز مجسمهای که گفته میشود یکی از خدایان آن زمان بوده، همچنین لوحی که رمزگشایی آن، داوری تاریخ در خصوص پیدایش خط و تمدن بشری را تغییر میدهد، دریچههای تازهای گشوده خواهدشد. در حدود سالهای ۱۳۴۳ یک گروه باستانشناس که از «هاروارد» برای بررسی امور تاریخی به کرمان آمدند، پس از مطالعات انجامشده اعلام کردند که نزدیک به پنجهزار سال پیش در محلی بهنام تل ابلیس(نزدیکیهای بردسیر)، انسانهایی زندگی میکردند که برای نخستین بار، به صنعت ذوب مس دست یافتند. تصاویری از کورههای مذکور نیز هنوز در سازمان میراث فرهنگی برجاست.در روزگار هخامنشی هم نه تنها چوب درختان یاک و جنگلهای کرمان برای کاخهای داریوش فرستاده میشد- که این خود نشان از رونق کشاورزی این سامان دارد- بلکه از نظر اقتصادی نیز کرمان در شمار آبادترین شهرهای کشور بود.در عصر ساسانی هم اوج شکوفایی اقتصادی این دیار را میتوان دید. آنگاه که انوشیروان به آذرماهان حاکم کرمان نوشت: برای ساختن سد بابالابواب نیاز به کمک مالی است و چه زمینهای مناسبتر از کرمان که اقتصادی بارور دارد، آذرماهان آنقدر زر و سیم فرستاد که نه تنها کار سد به پایان رسید، بلکه از آنچه بر جای مانده بود به دستور انوشیروان شهر استرآباد بنا گردید. و باز در تاریخ میخوانیم که در روزگار حکومت طغرلشاه سلجوقی پادشاه کرمان (۵۶۱-۵۵۱) «عشور ابریشم مکران، به سیهزار دینار میرسید.» وجود کرمان بر سر راه ابریشم و رونق اقتصادی این سرزمین، به آن اهمیت ویژه ای بخشید. مارکوپولو از معادن آهنی که فولاد هندی مشهور از آن بهدست میآمده، گفتگو میکند. همچنین از تولیدات و کارهای دستی یاد مینماید که بیشتر به کشورهای خارج صادر میشده مانند پارچههای بافت بم و راین و زیورآلات ساخت شهداد و… هم او مینویسد: «از کوهبنان مقداری سرمه برای شاهزادگان چینی به ارمغان بردم.» اصولاً یکی از کالاهایی که از ایران به چین صادر میشده وسمه بوده که سخت مورد توجه شاهزادگان چینی قرار داشتهاست.ابوالقاسم کاشانی در کتاب «عرایس» از بسیاری کالاهای باارزش صادراتی کرمان نام میبرد، از جمله الماس کرمان، لؤلؤ کرمان، فیروزه، لاجورد، زر، سنباده، زیره.شهرهای کرمان نیز همین وضعیت را داشتند. «مقدسی»، جغرافیدان و تاریخ نگار نامی، آبادانی سیرجان را بیشتر از فارس یاد میکند. و صاحب تاریخ سلجوقیان بر این باور است که شهر قمادین مرکز جیرفت (گدروزیا) در اثر رفت و آمد کاروانها، آن اندازه آبادان شده بود که بازرگانان بزرگ از گوشه و کنار جهان در آنجا مسکن داشتند. به گفته نویسندهی تاریخ یاد شده «جیرفت منزل مسافران بحر و بر، خزینه متموّلان و گنجخانهی ارباب بضایع خاور و باختر بود.»آنگاه که به آبادانی شهرهای سمرقند و بخارا نگاه میکنیم، پیش از هرچیز به کثرت رباطها (کاروانسراها) اشاره میشود و معمولاً بازرگانان هر ناحیه که در شهر سکونت داشتند، بهنام خود رباطی میساختند. براین اساس وجود صدها رباط در راههای کرمان را – که از روزگار انوشیروان ساخته شده- باید نشانهی رونق اقتصادی این سرزمین دانست.پیوند بازرگانی کرمان با هند نیز دلیل دیگری براین ادعاست. بازرگانان هندی به کرمان سفر کرده، تولیدات و محصولات این استان را خریداری میکردند و به هند میبردند و از هندوستان نیز ادویه آورده و به فروش میرساندند. این پیوند آن اندازه نزدیک و تنگاتنگ بود که آنان کاروانسرای ویژهای برای خود داشتند که به آن کاروانسرای هندوها میگفتند. این کاروانسرا هنوز در بازار میدان قلعه به همین نام موجود است و بنای آن را به حاج سیدجواد شیرازی، نسبت میدهند. ضمناً فراموش نکنید که این دیار روزگاری در مسیر جاده فلفل یا ادویه قرار داشت و بخشی از رونق جاده ابریشم مدیون کرمان و راه یاد شده می باشد که هند را به سرزمین های اروپایی و تمدن های آن روزگار پیوند می داد.رونق یاد شده و اندیشه بارور این مردم موجب رشد و شکوفایی هنر کرمانزمین نیز گردید. تا آنجا که این سرزمین بِشکوه را در شمار بزرگترین شهرهای هنری قرار داد.به جز این شال و قالی و ترمه و پته، دو نوع پارچه نفیس نیز در کرمان بافته میشد. که یکی «برک» نام داشت و دیگری «احمدی».کوتاه اینکه به گفته استاد باستانی پاریزی «وقتی انسان از ولایات مسیر راه جاده ابریشم میگذرد، در مییابد که ثروت راه چه بوده. سنگهای مرمر دو متری که روی قبرهاست حکایت از آن دارد که زیر آن کسانی خفتهاند که گاهی ثروت آنان با «پارو» روفته میشده».